معنی کنتراتچی
فرهنگ فارسی هوشیار
پیمانکار (صفت اسم) آنکه فروش جنس یا اجناسی را بادارات دولتی و شرکتها مقاطعه کند مقاطعه کار پیمانکار: کنتراتچی ارتش.
فرهنگ معین
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
پیمانکار، کنتراتچی، مقاطعهچی، مقاطعهگر
لغت نامه دهخدا
پودراتچی. [پ ُ] (اِ مرکب) (از: روسی پُدرات + چی ترکی) مقاطعه کار برای تسطیح جاده ها و غیره. کنتراتچی.
پیمانکار
پیمانکار. [پ َ / پ ِ] (اِ مرکب) مقاطعه کار. پدراتچی. کنتراتچی. مقاطعه چی. کسی که انجام دادن کاری را در قبال مبلغ معینی پول تعهد کند. || در اصطلاح مالیات بردرآمد آنکه ضمن عقد قراردادی کتبی تعهد کند ساختن بنائی یاتهیه و تحویل کالایی را در مقابل مزد و پول معینی.
معادل ابجد
1084