معنی کم شدن

کم شدن
معادل ابجد

کم شدن در معادل ابجد

کم شدن
  • 414
حل جدول

کم شدن در حل جدول

لغت نامه دهخدا

کم شدن در لغت نامه دهخدا

  • کم شدن. [ک َ ش ُ دَ] (مص مرکب) از تعداد چیزی کاسته شدن. کاستن. (فرهنگ فارسی معین). نقصان. (ترجمان القرآن). انتقاص. (زوزنی) (منتهی الارب). قلیل گشتن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا):
    به جای خشتچه گرشصت نافه بردوزی
    هم ایچ کم نشود بوی گنده از بغلت.
    عماره.
    نه از لشکر ما کسی کم شده ست
    نه این کشور از خون لمالم شده ست.
    فردوسی.
    از آن سی سواران یکی کم شود
    به گاه شمردن همان سی بود.
    فردوسی.
    هرچند همی مالد خمش نشود راست
    هرچند همی شورد بویش نشود کم. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

کم شدن در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

کم شدن در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

کم شدن در فرهنگ فارسی هوشیار

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید