معنی کلیشه

کلیشه
معادل ابجد

کلیشه در معادل ابجد

کلیشه
  • 365
حل جدول

کلیشه در حل جدول

فرهنگ معین

کلیشه در فرهنگ معین

  • نوشته یا تصویری حک شده روی فلز که در چاپ از آن استفاده کنند، قالب، باسمه. [خوانش: (کِ ش) [فر. ] (اِ. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

کلیشه در لغت نامه دهخدا

  • کلیشه. [ک ِ ش ِ] (فرانسوی، اِ) در اصطلاح چاپ، تصویر یا نوشته ای که بر فلز یا چوب حک کنند و آن را بهنگام چاپ کردن کتاب، مجله و غیره بکار برند. وقتی بخواهند خطی را عیناً چاپ کنند، اول عکس آن را در روی فیلم یا شیشه ٔ حساس می گیرند، سپس یک قطعه زینک را حساس کرده همان شیشه یا فیلم را به روی آن کپیه می کنند، بعد زینک را ظاهر کرده به روی آن مرکب می مالند و از روی مرکب پودر مخصوصی می ریزند و در ظرفی مقداری اسیدنیتریک (تیزاب) رقیق ریخته، زینک را در توی آن قرارمی دهند تا اسید محل خالی از نوشته ٔ زینک را در خود حل کرده و نوشته در روی زینک به طور برجسته ظاهر می گردد سپس آن را در روی تخته ای به بلندی حروف میخ کوبی کرده برای چاپ آماده می سازند. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

کلیشه در فرهنگ عمید

  • نوشته یا تصویری که برای چاپ روی چوب یا فلز حک کنند،
    [مجاز] هر چیز تکراری،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

کلیشه در فارسی به انگلیسی

  • Cliché, Engraving, Etching, Plate, Stereotype
فارسی به عربی

کلیشه در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

کلیشه در فرهنگ فارسی هوشیار

  • فرانسوی سایرخش سای از سودن (حک) ورخش (عکس تصویر) (اسم) تصویر یا نوشته ای که بر فلز یا چوب حک کنند و آنرا بهنگام چاپ کردن کتاب مجله و غیره بکار برند. توضیح وقتی بخواهند خطی را عینا چاپ کنند اول عکس آنرا در روی فیلم یا شیشه حساس میگیرند سپس یک قطعه زینگ را حساس کرده و همان شیشه یا فیلم را بروی آن کپیه میکنند. بعد زینک را ظاهر کرده و بروی آن مرکب میمالند و از روی مرکب پودر مخصوصی میریزند و در ظرفی مقداری اسید نیتریک (تیزاب) رقیق ریخته زینک را در توی آن قرار میدهند و ظرف را تکان میدهند تا اسید محلی خالی از نوشته زینک را در خود حل کرده و نوشته در روی زینک بطور بر جسته ظاهر میگردد. توضیح بیشتر ...
اصطلاحات سینمایی

کلیشه در اصطلاحات سینمایی

  • این عبارت در موارد زیر به کار می رود: 1- زبان مبتذلی که به علت استفاده زیاد، تاثیر و گاه معنای اصلی خود را از دست داده است. 2- شخصیت های نمونه و پیش پا افتاده ای که در اثر استفاده بیش از حد در فیلم ها، تاثیر و کارایی خود را از دست داده اند. در سینما این واژه همچنین به معنای هر عنصر تصویری یا تکنیکی که از بس تکرار شده، تازگی، قدرت و حتی معنای خود را از دست داده، هم به کار می رود. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید