معنی کلم
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
(کَ لَ) (اِ.) یکی از سبزی ها که به مصرف غذایی می رسد و بر چند نوع است: کلم برگ، کلم سنگ یا قمری، کلم پیچ که حاوی مقدار زیادی ویتامین ث می باشد.
(کَ لِ) [ع.] (اِ.) ج. کلمه.
فرهنگ عمید
حل جدول
فارسی به ترکی
lahana
فارسی به عربی
ملفوف
تعبیر خواب
دیدن کلم درخواب، دلیل منفعت است از قِبَل زنان و پخته وی به تاویل، بهتر از خام بود. اگر دید که کلم خورد، دلیل است از زنش منفعت یابد. - محمد بن سیرین
۱ـ دیدن کلم در خواب، نشانه آن است که بی نظمی در هر کاری اختلال وارد می کند.
۲ـ دیدن کلم سبز در خواب، نشانه آن است که در ازدواج و عشق با بی وفایی روبرو خواهید شد.
۳ـ بریدن کلم در خواب، علامت آن است که با ولخرجی زیاد به بند فلاکت و بدبختی می افتید. - آنلی بیتون
خواص گیاهان دارویی
سرخ شده آن خواب آور است. چون با گوشت طبخ کنند غذایی نیکو گردد. اگر آن را بجوند وآب آن را بمکند جهت گرفتگی صدا نافع است. وغرغره عصاره آن ضد گلو درد است. آب پزش را بر مفاصل مالند درد را برطرف می کند. نفاخ است. در کم سویی چشم مفید است. برای معده بد است. اما مغز وسطی کلم برای معده بهتر است. کلم دارای مقدار زیادی ویتامین c است. که در کلم شور تا فصل تابستان باقی می ماند.
گویش مازندرانی
فرهنگ فارسی هوشیار
کلمات (تک: کلمه) واچان واژگان (اسم) گیاهی است از تیره صلیبیان که دارای انواع و اقسام متعدد است (در حدود 20 گونه از آن وجود دارد) . اقسام مختلف این گیاه را بمناسبت استفاده غذایی کشت میدهند و نمونه های خوبی از آنها بدست میاورند. گلها ی گیاه مذکور خوشه یی زرد یا سفید با رگهای قرمز یا زرد است. میوه اش دراز است و تخمها یش گرد و سیاه رنگ یا قرمزند. مهمترین انواع کلم عبارتند از: کلم پیچ کلم گل کلم قمری کلم غنچه یی و غیره کرنب بقله الانصار. لهنه قمریت قرنبا قرنبو کرانبی کرانبا اعاریسا لخنه لاخنه کرم لهینه لهانه. یا کلم برگ. یا کلم بروکسل. یا کلم پیچ گونه ای کلم که برگها یش دور هم پیچیده و کلم را بشکل گلوله ای از برگ در آورده است. معمولا این گون کلم را زیر خاک و خاشاک دور از آفتاب نگاه می دارند و برگها یش را بدین وسیله سفید میکنند. از این برگها ترشی و دلمه و غیره تهیه می کنند. کلم پیچ دارای گونه ایست که برگها یش قرمز است و در خوراکها ی فرنگی بکار برده میشود کلم برگ کرنب ابری باشی لاخنه طوپ لاخنه کلم رومی کلم سیب. یا کلم رومی. یا کلم سنگ. یا کلم سیر. یا کلم شلغمی. گونه ای کلم که ریشه هایش بمصرف خوراک می رسد و بدان شلغم بیابانی گویند. یا کلم غنچه یی. گونه ای کلم که برگها یش بهم پیچیده و بشکل گل سرخ یا غنچه است و در خوراکها ی مختلف استعمال میشود و آن سه قسم دارد: بوته بلند بوته کوتاه بوته میانه کلم بروکسلی کلم فندقی کلم گل سرخی. یا کلم فندقی. یا کلم قمری. گونه ای کلم که ساقه اش از نزدیکی زمین بر آمدگی می یابد و بشکل چغندر می شود و قسمت خوراکی کلم را تشکیل می دهد و همین بر آمد گیست که بنام کله کلم نامیده میشود کلم سنگ ابورکبه آلاباش شلغملی ابوسنقبه لاخنه لاخنه طورپی. یا کلم گل. گونه ای کلم که در آب و هوای سرد و معتدل و زمین پر قوت عمیق عمل میاید. از مشخصات این گونه کلم آنست که دم گلها ی انتها یی آن که در منتهی الیه ساقه قرار دارند تشکیل گل نمیدهند. رشد گل ناقص می ماند و یک توده گوشتی سفید رنگ و دانه دانه بوجود میظورند قنبیط گل کلم قارنه بیت قرنبهار قرنبیط. یا کلم گل سرخی. کلم غنچه یی. (اسم) جمع کلمه: (کلم سخنان خداست در نبوت محمد ص در کتاب تورات. . . ) .
فرهنگ فارسی آزاد
کَلِم، کَلِمَه ها (مفرد:کَلِمَه، بمعانی دیگر کَلِمَه توجه گردد)،
فارسی به ایتالیایی
cavolo
فارسی به آلمانی
Kohl (m), Kohl [noun], Kohlkopf (m)
واژه پیشنهادی
کست
معادل ابجد
90