معنی کریدور

فرهنگ فارسی هوشیار

کریدور

(اسم) دالان: } در کریدور های وزارت خارجه چنین گفته شده. . . ‎- 2. { سرسرا غلام گردشی.

فرهنگ معین

کریدور

دالان، سرسرا، غلام گردشی. [خوانش: (کُ دُ) [فر.] (اِ.)]

فرهنگ عمید

کریدور

راهروی باریک و دراز،

مترادف و متضاد زبان فارسی

کریدور

دالان، سرسرا

فارسی به انگلیسی

کریدور

Corridor, Hallway

فارسی به عربی

انگلیسی به فارسی

hallway

کریدور

واژه پیشنهادی

سوئدی به فارسی

korridor

راهرو، دالا ن، دهلیز، راه سرپوشیده، کریدور، تالا ر ورودی،

معادل ابجد

کریدور

440

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری