معنی کرمینه

کرمینه
معادل ابجد

کرمینه در معادل ابجد

کرمینه
  • 325
حل جدول

کرمینه در حل جدول

لغت نامه دهخدا

کرمینه در لغت نامه دهخدا

  • کرمینه. [ک َ ن َ] (اِخ) از جمله روستاهای بخاراست و آب او از آب بخاراست و خراج او از خراج بخاراست و وی را روستایی علیحده است و مسجدجامع دارد و اندر وی ادبا و شعرا بسیار بوده اند و بمثل در قدیم کرمینه را بادیه خروک خوانده اند و از بخارا تا کرمینه چهارده فرسنگ است. (تاریخ بخارا ص 12). یاقوت در معجم البلدان و سمعانی در الانساب آن را کَرمینیه ضبط نموده و آن را شهری از ماوراءالنهر بین صغد و بخارا واقعدر هیجده فرسنگی شهر اخیر دانسته اند. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

کرمینه در فرهنگ عمید

  • مرحله‌ای از رشد حشرات که شکل آن‌ها مانند کرم است، لارو،
فارسی به انگلیسی

کرمینه در فارسی به انگلیسی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید