معنی کرال

لغت نامه دهخدا

کرال

کرال. [] (اِخ) شهرکی است با کشت و برز بسیار [به ماوراءالنهر] نزدیک غزک، خیرال، ورذول، کبریه، بغوزانک و از آنجا اسب خیزد. (از حدود العالم).

فرهنگ معین

کرال

(کِ) [انگ.] (اِ.) نوعی شنا که به پشت یا سینه روی آب می خوابند و دست ها را از بالای سر در آب فرو می برند.

فرهنگ عمید

کرال

سریع‌ترین نوع شنا که به پشت یا سینه صورت می‌گیرد و شناگر دست‌ها را از بالای سر در آب فرومی‌برد،

فرهنگ فارسی هوشیار

کرال

انگلیسی سر شنا گونه ای از شنا که به پشت یا سینه انجام می شود و شناگر دست ها را از بالای سر در آب فرو می برد و این تندترین شناست

فارسی به عربی

فارسی به آلمانی

کرال پشت

Die [noun], Rueckenlage

واژه پیشنهادی

بنیانگذار شنای کرال

ریچارد کاویل

ریچارد کاویل

معادل ابجد

کرال

251

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری