معنی کاپیتان سابق چلسی

واژه پیشنهادی

لغت نامه دهخدا

کاپیتان

کاپیتان. (فرانسوی، اِ) کاپیتن. رجوع بکاپیتن ش-ود.

کاپیتان. (اِخ) قهرمان کمدی ایتالیائی از قبیل دلقکان و مسخرگان.

فرهنگ عمید

کاپیتان

خلبان،
ناخدای کشتی،
بازیکنی که در حین بازی هدایت‌گر و سخن‌گوی تیم است،

مترادف و متضاد زبان فارسی

کاپیتان

ناخدا، ناوبان، ارشد، رهبر، فرمانده

فرهنگ معین

کاپیتان

سروان، فرمانده، خلبان، ناخدا، رهبر یک تیم ورزشی، سر ی ا ر (فره). [خوانش: [فر.] (اِ.)]

معادل ابجد

کاپیتان سابق چلسی

750

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری