معنی کاپری

لغت نامه دهخدا

کاپری

کاپری. (اِخ) کاپره. جزیره ٔ دریای «تیرنین » در خلیج ناپل، که «تیبر» سالهای آخر عمر خود را بدانجا گذرانید. خاطره ٔ حیات شهوی وتوأم با لذائذی که تیبر در «کاپره » سپری کرد سبب شده است که این کلمه اغلب برای تعیین محل لذائذ استعمال و علی الخصوص به مکانی اطلاق شود که اختصاص به خوشگذرانیها و عیش و عشرت و التذاذ نفسانی داشته باشد.


کاپری وی دی کا...

کاپری وی دی کاپرارادی مونتکوکلی. [م ُ ت ِ کو ک ُ] (اِخ) لئون، کنت دُ. ژنرال و رجل سیاسی پروسی. متولد در «شارلوتنبورگ ». وی ریاست امیرالبحری و سپس شانسلیه ٔ امپراطوری گردید. (1831- 1899).

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

کاپری

233

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری