معنی کامیون

کامیون
معادل ابجد

کامیون در معادل ابجد

کامیون
  • 127
حل جدول

کامیون در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

کامیون در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • اتومبیل، تریلی، خودرو، کامانکار، ماشین، موتور
فرهنگ معین

کامیون در فرهنگ معین

  • [فر. ] (اِ. ) اتومبیل بزرگ که برای حمل و نقل بار به کار می رود. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

کامیون در لغت نامه دهخدا

  • کامیون. [ی ُ] (فرانسوی، اِ) اتومبیل بزرگ بارکشی. این لفظ فرانسوی است. (فرهنگ نظام). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

کامیون در فرهنگ عمید

  • خودرو بزرگ مخصوص حمل‌و‌نقل با قسمتی برای حمل بار که ثابت است،. توضیح بیشتر ...
فرهنگ واژه‌های فارسی سره

کامیون در فرهنگ واژه‌های فارسی سره

فارسی به انگلیسی

کامیون در فارسی به انگلیسی

فارسی به ترکی

کامیون در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

کامیون در فارسی به عربی

ترکی به فارسی

کامیون در ترکی به فارسی

فرهنگ فارسی هوشیار

کامیون در فرهنگ فارسی هوشیار

فارسی به ایتالیایی

کامیون در فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

کامیون در فارسی به آلمانی

  • Lastauto (m), Lastkraftwagen (m), Lastwagen (m)
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید