معنی کاما
لغت نامه دهخدا
کاما. (اِخ) الهه ٔ عشق در میتولوژی هند.
کاما. (اِ) به یونانی و به سریانی اشق است. (فهرست مخزن الادویه).
کاما. (اِخ) شعبه ای است از ولگا 12800 گز طول دارد و قابل کشتیرانی است.
پرم
پرم. [پ ِ] (اِخ) بلده ای بناحیه ٔ اورال از کشور روسیه، بر ساحل کاما دارای 120000 تن سکنه.
ارته کام
ارته کام. [اَ ت َ] (اِخ) ارته کاما. دختر ارته باذ (معاصر اُخُس و داریوش سوم). وی بقول آرّیان زن بطلمیوس ساموفیلاکس شد. (ایران باستان ص 1883 و 2018 و 2019).
منت
منت. [م َ] (ع اِ) به اسپانیائی «مانتو». ج، مُنوت. مانتو. و نیز به اسپانیائی «مانتا». روپوش تختخواب (روتختی) لباس کرکی با موهای بلند. «مانتا دو کاما» پوششی که بر روی اسبان نهند. و در غرناطه: منتات للخیل. (از دزی ج 2 ص 617).
مولوتف
مولوتف. [م ُ ل ُ ت ُ] (اِخ) شهری در روسیه، در دامنه ٔ غربی کوههای اورال در کنار رود کاما که در حدود 628000 تن جمعیت دارد. در 1957 م. نام آن از مولوتف به پرم تغییر داده شد. مرکز مهم صادرات واستخراج آهن و تولید صنایع ماشینی و شیمیایی است.
حل جدول
فارسی به انگلیسی
انگلیسی به فارسی
کاما، ویرگول
فرهنگ معین
[فر.] (اِ.) علامت فاصله به این شکل «، » که بین کلمات گذاشته می شود، کاما.
فرهنگ عمید
علامتی به شکل «، » که بین دو کلمه یا دو جمله گذاشته میشود و نشانۀ فاصله یا مکث است، کاما،
معادل ابجد
62