معنی کافه نادری
حل جدول
ترکی به فارسی
کافه
لغت نامه دهخدا
نادری. [دِ] (ص نسبی) منسوب به نادرشاه. (ناظم الاطباء): جهانگشای نادری. سکه ٔ نادری. کوس نادری.
نادری. [دِ] (حامص) کمیابی. (ناظم الاطباء). نادر بودن. رجوع به نادر شود.
نادری. [دِ] (اِخ) محمد چلبی بن عبدالغنی از شعرای قرن دهم عثمانی است. (از قاموس الاعلام ج 6).
نادری. [دِ] (اِخ) از شاعران عثمانی است و در قرن دهم هجری میزیسته است. این مطلع او راست:
جهانک نعمتندن کند و آب و دانه مزیکدر
ایلک کاشانه سندن گوشه ٔ ویرانه مزیکدر.
(از قاموس الاعلام ج 6).
کافه
کافه. [ف ِه ْ] (ع اِ) رئیس و مهتر لشکر. (المنجد) (منتهی الارب).
کافه. [ف ِ] (فرانسوی، اِ) قهوه. میوه ٔ درخت قهوه. || قهوه خانه، جای عمومی برای نشستن و صرف قهوه و چای و غیره. رجوع به قهوه خانه شود.
فرهنگ معین
همه مردم، بازدارنده. [خوانش: (فِّ) [ع. کافه] (اِفا.)]
فرهنگ فارسی هوشیار
کافه در فارسی - همگی همه این واژه در تازی دون (منون) است مونث کاف باز دارنده فرانسوی بنکده (از بنک قهوه و کده) سالار سپاه کلا جمعیا: } موجودات کافه آفریده خدایند . { (اسم) جایی که در آن چای و قهوه و امثال آن صرف کنند قهوه خانه.
تعبیر خواب
۱ـ اگر خواب ببینید کافه ای را اداره می کنید، علامت آن است که از راه هایی غیرقانونی برای پیشرفت استفاده می کنید.
۲ـ اگر میکده یا کافه ای را در خواب ببینید، معنایش این است که در فعالیتهای اجتماعی پیشرفت خواهید کرد و همچنین در انجام تمایلات نامشروع خود موفق خواهید بود.
- آنلی بیتون
فارسی به عربی
مطعم، مقصف، مقهی
گویش مازندرانی
هویت، اثر، نشانی، رد، جفت نوازد
معادل ابجد
371