معنی کاراندازی

حل جدول

کاراندازی

معادل فارسی deployment
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] الگویی که مکان و مدیریت زیرساخت اَبر را مشخص می‌کند

انگلیسی به فارسی

shut-off head

ارتفاع از کاراندازی


line triggering

راه اندازی خط، کاراندازی خط راه اندازی نوسان نما یا وسایل دیگر به وسیله ی پالسهای استخراج شده از بسامد خط تغذیه.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

آکتیویشن

به کاراندازی، کارسازی، کنانش

برق و الکترونیک

Line Triggering

راه اندازی خط، کاراندازی خط، راه اندازی نوسان نما یا وسایل دیگر به وسیله ی پالسهای استخراج شده از بسامد خط تغذیه

معادل ابجد

کاراندازی

294

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری