معنی کاراموز
حل جدول
فارسی به عربی
صانع، مبتدیء
فارسی به آلمانی
Neuling [noun]
فرانسوی به فارسی
شاگرد , شاگردی کردن , کاراموز.
فنلاندی به فارسی
شاگرد , شاگردی کردن , کاراموز.
سوئدی به فارسی
شاگرد، شاگردی کردن، کاراموز،
nyomv nd
جدید الا یمان، کاراموز، مبتدی، نوچه،
nyb rjare-novis
نوچه، نواموز، تازه کار، مبتدی، کاراموز، مبتدی، تازه کار، نوچه،
اسپانیایی به فارسی
عربی به فارسی
آلمانی به فارسی
جدید الا یمان , کاراموز, مبتدی , نوچه.
معادل ابجد
275