معنی کارآیی
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
آزمودگی، توان، شایستگی، کاردانی، لیاقت
فارسی به انگلیسی
Efficiency
فارسی به ترکی
verim
واژه پیشنهادی
قزبیت یا قزمیت
انگلیسی به فارسی
کارآیی
کارآیی
workability
کارآیی
performance
کارآیی
Chernoff efficiency
کارآیی چرنوف
Pitman efficiency
کارآیی پیتمن
asymptotic efficiency
کارآیی مجانبی
bus efficiency
کارآیی اتوبوس
coefficient of efficiency
ضریب کارآیی
sufficiency rating
میزان کارآیی
معادل ابجد
242