معنی کادو

لغت نامه دهخدا

کادو

کادو. [دُ] (فرانسوی، اِ) هدیه. تحفه. سوقات که بدوستان دهند.

فرهنگ معین

کادو

(دُ) [فر.] (اِ.) پیشکش، هدیه.


کاغذ کادو

(~. دُ) (اِمر.) کاغذ تزیینی که برای بسته بندی هدایا به کار می رود.

فارسی به انگلیسی

کادو

Gift, Giveaway


جعبه‌ کادو

Gift Box

فرهنگ عمید

کادو

آنچه برای ابراز دوستی، تشکر، یا تبریک به کسی داده می‌شود، پیشکش، هدیه،

حل جدول

کادو

تحفه، هدیه


اکازیون، کادو

آلبومی از آریا جهان میرزایی


اکازیون ، کادو

آلبومی از آریا جهان میرزایی


هدیه

کادو

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

کادو

ارمغان، پیشکش

مترادف و متضاد زبان فارسی

کادو

ارمغان، تحفه، هدیه

گویش مازندرانی

کادو

زالو

فرهنگ فارسی هوشیار

کادو

تحفه، سوغات، هدیه


آو کادو

مکزیکی خوجدیس از میوه ها

معادل ابجد

کادو

31

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری