معنی ژیلت
فارسی به ترکی
jilet
ترکی به فارسی
تیغ ژیلت
فرهنگ فارسی هوشیار
بی آستین
فرهنگ معین
(لِ) [فر.] (اِ.) نام تجارتی خودتراش.
فرهنگ عمید
نوعی لباس جلوبستۀ بدون آستین، جلیقه،
حل جدول
نیم تنه بی آستین
اختراعی از کینگ ژیلت
تیغ ریش تراشی بی خطر
نمایش نامه ویلیام ژیلت
در تصرف دشمن
نیم تنه بی آستین
ژیلت
نیم تنه بی استین
ژیلت
نوعی تیغ صورت تراشی
ژیلت
فارسی به عربی
صدریه
فارسی به آلمانی
Weste (f)
انگلیسی به فارسی
ژیلت
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
1440