معنی ژون
لغت نامه دهخدا
ژون. (اِ) بت. صنم. (برهان). زون. رجوع به بت شود.
ژون. (اِخ) نام سلسله ٔ بیست وسوم سلاطین چین. این سلسله مغول بوده اند و صد و نه سال سلطنت رانده اند.
ژون. [ژُ وَ] (اِخ) نام یکی از نجبای کشور گل. وی بسال 411 م. به امپراطوری و در سال 412 به قتل رسید.
فرهنگ عمید
بت، صنم،
حل جدول
بت، صنم
بت وصنم
بت
ژون، بغ
بت و صنم
بغ ، ژون ، شمسه ، صنم
بت
بغ، ژون، شمسه، صنم، معبود دروغین، خدای ساختگی، نگار
بت
صنم
ژون
فرهنگ معین
(ژُ) (اِ.) بت، صنم.
نام های ایرانی
دخترانه، بت، صنم
معادل ابجد
1056