معنی ژورنالیست
فرهنگ عمید
روزنامهنویس،
[مجاز] شخصی که جنجال برپا میکند، جنجالآفرین،
حل جدول
روزنامه نویس
روزنامه نگار
روزنامهنویس
روزنامهنگار
معادل فارسی ژورنالیست
جریدهنگار، خبرنگار، روزنامهچی، روزنامهنگار، روزنامه نویس
ژورنالیست انگلیسی موسس خبرگزاری رویتر
جون دی رویتر
فرهنگ معین
(~.) [فر.] (ص مر.) روزنامه - نگار.
مترادف و متضاد زبان فارسی
جریدهنگار، خبرنگار، روزنامهچی، روزنامهنگار
فرهنگ فارسی هوشیار
فرانسوی روزنامه نویس (صفت) روزنامه نویس روزنامه نگار. توضیح احتراز از این کلمه بیگانه اولیاست.
واژه پیشنهادی
نشان سرخ دلیری
هنگ کوچک
زورق بی روپوش
سه سرباز خارق العاده
هیولا
معادل ابجد
1757