معنی ژان راسین
حل جدول
نویسنده اثر پری رودخانه سن
اثری از ژان راسین
اسکندرکبیر، اندروماک، ایفی ژنی، شاکیان، نقاهت شاه
اسکندر کبیر، اندروماک، ایفی ژنی، شاکیان، نقاهت شاه
لغت نامه دهخدا
راسین. (اِخ) شهری است در ایالت ویسکانسن از ممالک متحده ٔ آمریکا، که در کنار دریاچه ٔ میشیگان و در دهانه ٔ رودخانه ٔ روت و 56هزارگزی شیکاگو واقعست و برطبق آمار سال 1950 م. دارای 70749 تن جمعیت میباشد. در این شهر کارخانه های کاغذسازی، دباغی، ماهوت بافی و واگون سازی وجود دارد.
راسین. (اِخ) ژان.شاعر فرانسوی (1639- 1699م.) وی در شان پانی واقع در ناحیت فرته میلون بدنیا آمد و در پورروایال شاگرد گوشه نشینان گشت. پدر و مادرش میخواستند که او کشیش یا وکیل مرافعه گردد اما راسین شاعر از آب درآمد. در عروسی شاه قصیده ای گفت وپانصد لیره صله گرفت و مقارن این ایام با مولیر و بوالو آشنا گشت. راسین پس از تصنیف دو تراژدی متوسط بسال 1667 م. در بیست و هشت سالگی نخستین شاهکار خویش «آن دروماک » را نوشت و 6 تراژدی دیگر را که شش شاهکار بشمار است در ده سال نوشت «فدر» پرمایه ترین اثر او را مشتی حسود دستخوش هوی و هوس خود کردند و جمعی را پول دادند تا هنگام نمایش آن صفیر بزنند و از این راه اظهار نفرت و بیمیلی نمایند؛ اندوه و غضبی که از این کار در راسین راه یافت و نیز شغل وقایعنگاری شاه او را از تآتر روگردان کرد ولیکن مدتی بعد بخواهش مادام دومن تنون مؤسس پرورشگاه دختران نجیب زاده دوشاهکار یکی بنام استر و دیگری آتالی که موضوعشان از انجیل اقتباس شده است تصنیف کرد. (از تاریخ قرون جدید آلبر ماله ترجمه ٔ سید فخرالدین شادمان ص 236).
ژان
ژان. (اِخ) یا ژان گری. رجوع به گری شود.
ژان. (اِخ) کنت آرمانیاک. رجوع به آرمانیاک شود.
ژان. (اِخ) شارل ماری ایزیدر. نام شاهزاده ٔ بوربونی (1824-1887 م.).
ژان. (اِخ) نام پادشاه دانمارک و سوئد و نروژ (1455-1513 م.).
ژان. (اِخ) ملکه ٔ فرانسه (1326-1360 م.). دختر گیوم سیزدهم کنت دُوِرنی و بولنی.
ژان. (اِخ) دوک دآلنسن. متولد در 1409 و متوفی در پاریس بسال 1476 م.
سخن بزرگان
با شلاق اراده می توان اسبی وحشی و سرکش را رام کرد.
واژه پیشنهادی
معادل ابجد
1372