معنی چکه

چکه
معادل ابجد

چکه در معادل ابجد

چکه
  • 28
حل جدول

چکه در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

چکه در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • تراب، جرعه، قطره، قلپ، تراوش، تراویده، رشحه، ریزش، چک، چکانه، نشت. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

چکه در فرهنگ معین

  • (چِ کِّ) (اِ.) قطره، قطره آب.
  • (اِ. ) کوچک، حقیر، (ص. ) شوخ، مسخره. [خوانش: (چِ کِ یا کَ) [تر. ]]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

چکه در لغت نامه دهخدا

  • چکه. [چ َ / چ ِک ْ ک َ] (اِ) به معنی قطره باشد. (برهان). قطره و جزء بسیار کوچک از هر مایعی که کروی شکل باشد. (ناظم الاطباء). چکره وچکله. چِکَّه و چیکَّه. (در تداول اهالی مشهد و روستائیان خراسان). رجوع به چکره و چکله و چکه چکه شود. توضیح بیشتر ...
  • چکه. [چ َ ک ِ / ک َ] (ص) کوچک و خرد را گویند. (برهان) (آنندراج). کوچک، خرد و خرده. (ناظم الاطباء). توضیح بیشتر ...
  • چکه. [چ َ ک َ / ک ِ] (ص) در تداول عامه شخص لوده و مزاح کن و مسخره را گویند. آنکه بسیار مسخرگی کند وبخندد و بخنداند. کسی که همه ٔ امور را به لاغ و خوش طبعی و استهزاء گذراند و نسبت به پیش آمدهای صعب، لاابالی و ولنگار باشد. آنکه از تمسخر شدن نرنجد و خود مایل به هزل و مسخرگی باشد. بی عار و بی بند و بار. سخت لوده و بسیارمزاح. آنکس که طبع لاابالی گونه دارد. توضیح بیشتر ...
  • چکه. [چ َ ک َ / ک ِ] (اِ) در زبان آذری، بمعنی آبکشی است که از ترکه و چوب تر سازند پالودن چلو و پلو را. صافی و سله ای که از چوب تر و باریک ساخته شود. (یادداشت به خط مؤلف). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

چکه در فرهنگ عمید

  • کوچک، خرد،
    حقیر،
    [عامیانه] شخص لوده و مسخره، آن‌که همیشه شوخی و مسخرگی کند و مردم را بخنداند،. توضیح بیشتر ...
  • قطره، آب اندک که از جایی یا چیزی بچکد،
    [مجاز] مقدار کمی از مایع: یک چکه آب نمانده بود،
    * چکه‌چکه: قطره‌قطره،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

چکه در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

چکه در فارسی به عربی

  • تسرب، رش، قطره، نز
گویش مازندرانی

چکه در گویش مازندرانی

  • دانه ای از یک بوته
  • سرسخت، چشت و چابک، دلیر، هوچی
  • کنار و گوشه
  • مغز گردو یا سیر یا هر چیز مانند آن
  • کف زدن – دست زدن
  • آب جاری، قطره آب
  • شاخه
فرهنگ فارسی هوشیار

چکه در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ترکی زرنگ، شوخ (اسم) آب اندک که از جای یا چیزی بچکد قطره چک چکله. ‎ (اسم) کوچک خرد حقیر، (صفت) شوخ مسخره. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
عبارت های مشابه