معنی چانه زدن

چانه زدن
معادل ابجد

چانه زدن در معادل ابجد

چانه زدن
  • 120
حل جدول

چانه زدن در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

چانه زدن در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • تخفیف‌گرفتن، پرگویی کردن، پرچانگی کردن، چانه‌جنبانی کردن
فرهنگ معین

چانه زدن در فرهنگ معین

  • پرحرفی کردن، سخن بسیار گفتن برای پایین آوردن قیمت چیزی. [خوانش: (~. زَ دَ) (مص ل. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

چانه زدن در لغت نامه دهخدا

  • چانه زدن. [ن َ / ن ِ زَ دَ] (مص مرکب) مُکاس. مُماکَسَه. تشویش کردن در بیع. سخن بیجا و زیاد گفتن در خریدو فروش. (ناظم الاطباء). اصرار مشتری در کم کردن بهای جنس. تقاضای خریدار کم کردن بهای متاعی را از فروشنده به اصرار. پرگوئی فروشنده با خریدار درباره ٔ قیمت جنس. تخفیف خواستن مشتری از بایع و زیاده خواهی بایع از مشتری. چانه زدن در معامله. پرگوئی در امر خریدو فروش. || زنخ زدن. پر گفتن. سخن گفتن نه بقصد نتیجه ای. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

چانه زدن در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

چانه زدن در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

چانه زدن در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (مصدر) بسیار سخن گفتن در هنگام خرید برای کم کردن یا زیاد کردن قیمت. توضیح بیشتر ...
فارسی به ایتالیایی

چانه زدن در فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

چانه زدن در فارسی به آلمانی

  • Feilschen, Feilschen, Feilschen [verb], Geschäft (n), Geschäft (n), Handel (m), Handel (m), Handeln, Handeln, Sonderangebot (n), Sonderangebot (n). توضیح بیشتر ...
واژه پیشنهادی

چانه زدن در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید