معنی پیپ

پیپ
معادل ابجد

پیپ در معادل ابجد

پیپ
  • 14
حل جدول

پیپ در حل جدول

  • چپق فرنگی
  • قهرمان داستان آرزوهای بزرگ
  • چپق فرنگی، قهرمان داستان آرزوهای بزرگ
فرهنگ معین

پیپ در فرهنگ معین

  • [فر.] (اِ.) چپق کوچک دسته کوتاه.
لغت نامه دهخدا

پیپ در لغت نامه دهخدا

  • پیپ. (اِخ) مرکز دهستان لاشار بخش بمپور شهرستان ایرانشهر. واقع در 67 هزارگزی جنوب بمپور، کنار شوسه ٔ بمپور به چاه بهار. کوهستانی، گرمسیر، مالاریائی دارای 500 تن سکنه. آب آن از قنات. محصول آنجا غلات و خرما و لبنیات. شغل اهالی زراعت و گله داری. راه آن شوسه است و دارای پاسگاه ژاندارمری، دبستان، تلفن و تلگراف میباشد. ساکنین از طایفه ٔ میرلاشاری هستند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8). توضیح بیشتر ...
  • پیپ. (فرانسوی، اِ) چپق خردِ ظریف. سبیل در تداول عامه.

  • پیپ. (اِ) چلیک. بشکه. چیلیک. پیت. رجوع به پیت شود.

فرهنگ عمید

پیپ در فرهنگ عمید

  • چپق کوچک دسته‌کوتاه،
فارسی به انگلیسی

پیپ در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

پیپ در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

پیپ در فرهنگ فارسی هوشیار

فارسی به ایتالیایی

پیپ در فارسی به ایتالیایی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید
عبارت های مشابه