معنی پیشگاه

پیشگاه
معادل ابجد

پیشگاه در معادل ابجد

پیشگاه
  • 338
حل جدول

پیشگاه در حل جدول

  • آستانه،آستان،ساحت،حضور،درگاه
مترادف و متضاد زبان فارسی

پیشگاه در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • آستانه، آستان، تخت، حضور، درگاه، ساحت، صدر، مسند
فرهنگ معین

پیشگاه در فرهنگ معین

  • نزدیک تخت پادشاه، بالای مجلس، پادشاه، افراد محتشم، تخت، مسند، جلو ایوان، فرشی که پیش در بگسترانند. [خوانش: (اِمر. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

پیشگاه در لغت نامه دهخدا

  • پیشگاه. (اِ مرکب) صدر. (دهار) (منتهی الارب) (مهذب الاسماء). صدر مجلس. (غیاث). صدر بیت. (زمخشری). بالای مجلس. مقدم البیت، مقابل درگاه. مقابل آستان. مقابل پایگاه. سدّه. (نصاب). پیشگه. رجوع به پیشگه شود:
    بارگاه تو کارگاه وجود
    پایگاه تو پیشگاه صدور.
    مسعودسعد.
    پیشگاه مراد چون طلبم
    که بمن آستانه می نرسد.
    خاقانی.
    مور در پایگاه جمشید است
    قصه از پیشگاه میگوید.
    خاقانی.
    چون پیشگاه پدید آمد درگاه و راه را چه قیمت. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

پیشگاه در فرهنگ عمید

  • پیش‌تخت پادشاه،
    جلو ایوان،
    آستانه، درگاه: فردا که پیشگاه حقیقت شود پدید / شرمنده رهرویی که عمل بر مجاز کرد (حافظ: ۲۷۴)،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

پیشگاه در فارسی به انگلیسی

فارسی به عربی

پیشگاه در فارسی به عربی

فرهنگ فارسی هوشیار

پیشگاه در فرهنگ فارسی هوشیار

واژه پیشنهادی

پیشگاه در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید