معنی پیشوای مسیحی

حل جدول

پیشوای مسیحی

کشیش


مسیحی

ترسای، نصرانی

نصاری

فارسی به عربی

مسیحی

مسیحی

لغت نامه دهخدا

مسیحی

مسیحی. [م َ](ص نسبی) منسوب به مسیح. منسوب و متعلق به حضرت عیسی(ع).(ناظم الاطباء). کسی که دارای دین حضرت عیسی باشد.(ناظم الاطباء). آن که بر دین عیسی مسیح باشد. کسی که اقرار به دین مسیح دارد.(از قاموس کتاب مقدس). منسوب به مسیح نصرانی.(فرهنگ نظام). عیسوی. نصرانی. صلیب پرست. خاج پرست. چلیپاپرست.اهل تثلیث. یکی از ارباب تثلیث. ترسا. یسوعی. عیسائی. صلیبی. چلیپائی. مسیح پرست. مسیحائی. || هر چیز منسوب به مسیح.
- تاریخ مسیحی، سال مسیحی. تاریخ مربوط به محاسبه از میلاد حضرت مسیح(ع). تاریخی که مبداء آن میلاد حضرت مسیح است. تاریخ و سال عیسویها.
- سال مسیحی، سال که آغاز آن از میلاد مسیح(ع) محاسبه شود. تاریخ مسیحی.
|| مؤمنین اول دفعه در انطاکیه مسیحی خوانده شدند. کسی که فی الحقیقهو قلباً ایمان آورده است.(از قاموس کتاب مقدس).

مسیحی. [م َ](اِخ) حکیم رکنا، متخلص به مسیحی. از شعرای دوره ٔ صفویه و اهل کاشان است. این شعر از اوست:
دلا پیوسته در بند رضا باش
چو شاهین عدل میزان قضا باش
به سرد و گرم همچون سایه خوش باش
وگر هم آفتابی سایه وش باش.
(از تذکره ٔ مجمعالخواص).

مسیحی. [م َ](اِ) در موسیقی نام آوازی است از دستگاه نوا.(فرهنگ نظام). یکی از گوشه های دستگاه شور. گوشه ای از دستگاه سه گاه.

مسیحی. [م َ](اِخ) ابن ابراهیم، مشهور به ابن ابی البقاء و ابن عطار. طبیب نصرانی که مولدش بغداد است و در زمان الناصر لدین اﷲخلیفه ٔ عباسی می زیسته است.(تاریخ الحکماء قفطی).

فرهنگ عمید

مسیحی

معتقد به دین مسیح،
(صفت نسبی) مربوط به مسیحیت: کشورهای مسیحی،
(اسم) (موسیقی) گوشه‌ای در آواز افشاری،

واژه پیشنهادی

فرهنگ معین

مسیحی

(مَ) [ع - فا.] (ص.) کسی که دارای دین حضرت عیسی باشد.

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

مسیحی

ترسایی

مترادف و متضاد زبان فارسی

مسیحی

صفت ارمنی، پروتستان، عیسوی، کاتولیک، نصارا، نصرانی

فارسی به ایتالیایی

مسیحی

cristiano

معادل ابجد

پیشوای مسیحی

457

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری