معنی پوشه

مترادف و متضاد زبان فارسی

پوشه

پرونده، دوسیه، شمیز، لفافه

فارسی به انگلیسی

پوشه‌

Case, File, Folder

سخن بزرگان

پوشه

از تمام صفاتی که برای پرورش جسم و جان شما سودمند است، هیچ یک به سودمندی تصمیم و اراده نیست.

به گوش و دل خود بخوانید که همیشه از شادی دیگران شاد می شوید.

به انسان تندرستی و ثروت بدهید، او هر دو را در جستحوی سعادت از دست خواهد داد.

بزرگترین سرمایه ی آدمی، توانگری نیست، بلکه خوی خوش است.

فرهنگ فارسی هوشیار

پوشه

(اسم) مطلق پرده که بر روی میزها پوشند و از درها آویزند، لفافه ای که نوشته های راجع بیک موضوع را در آن گذارند شمیز.


کپنک پوشه

جمع: کپنک پوشگان: } کپنک پوشگان میدانی در کمین تواند میدانی ک ‎{ (ضیا ء رویدشتی) (مراد از میدان } میدان کهنه اصفهان ‎{ است) .

فرهنگ معین

پوشه

پرده، هر چیزی که چیزی را بپوشاند، ورق نسبتاً بزرگ و تا شده ای از جنس مقوا یا پلاستیک که نوشته ها و اسناد مربوط به یک موضوع را در آن نگه داری می کنند. [خوانش: (ش ِ) (اِ.)]

فرهنگ عمید

پوشه

پرده،
هرچیزی که چیزی را بپوشاند،
لفافه که نوشته‌های راجع‌به یک موضوع را در آن بگذارند، شمیز،

فارسی به عربی

پوشه

ستره، غشاء

گویش مازندرانی

پوشه

سوت – سوت زدن با دهان


دس پوشه

سوت زدن با کمک دست و دهان

فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

پوشه

Einhüllen, Jacke (f), Jackett (n)

واژه پیشنهادی

پوشه

لفافه

معادل ابجد

پوشه

313

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری