معنی پنهان کردن
لغت نامه دهخدا
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
اختفا، استتار، پوشیدن، نهفتن،
(متضاد) برملا کردن، فاش کردن
فارسی به انگلیسی
Cloak, Conceal, Cover, Curtain, Hide, Mantle, Mew, Obscure, Pocket, Secrete, Shroud, Smother
فارسی به ترکی
saklamak, gizlemek
فارسی به عربی
اخف، تنکر، جلد، دولاب، ظل، عباءه، قناع، لف، مخبا
فرهنگ فارسی هوشیار
نهان کردن، مخفی داشتن، پوشیدن، نهفتن
فارسی به ایتالیایی
nascondere
فارسی به آلمانی
Einwickeln [verb], Maske (f), Maskieren
واژه پیشنهادی
نقاب پوشیدن
معادل ابجد
382