معنی پندارها
حل جدول
اندیشه ها، تصورات، خیال ها
خیالات
خیالات و پندارها
توهمات، تصورات، پنداشتن
اوهام
خیالات، پندارها
فارسی به عربی
قابل للتخیل
واژه پیشنهادی
انگلیسی به فارسی
مترادف و متضاد زبان فارسی
فرهنگ فارسی هوشیار
پندارها (اسم) جمع خیال توهمات، تخیلات
فرهنگ معین
(اَ یا اُ) [ع.] (اِ.) جِ وهم، گمان ها، خیالات، پندارها.
عربی به فارسی
تصور کردنی , قابل تصور , انگاشتنی , قابل درک , وابسته به تصورات و پندارها , تصوری
معادل ابجد
263