معنی پلاسما

فرهنگ فارسی هوشیار

پلاسما

فرانسوی خونابه (اسم) ماده آلبومی نوئیدی سلولها و انساج که محیط حیاتی سلول را تشکیل میدهد. در حقیقت سلولها بواسطه پلاسمای خود عمل تبادل مواد را در محیط خود انجام داده بزندگی ادامه میدهند. در بعضی انساج مقداری پلاسما بصورت مایع حول سلولی در خارجد سلولها قرار دارد مانند خون و لنف. در نسج خونی پلاسما عبارت از مایعی است که سلولهای خون (گلبولها) در آن شناورند.


فیزیک پلاسما

گیتیک داغدم (دمه دمک در پهلوی بخار)

حل جدول

پلاسما

بخش اصلى یاخته

مایع زرد خون

خونابه

سرم


پلاسما و سرم

خونابه


بخش مایع خون یا لنف

پلاسما


مایع زرد خون

پلاسما

فرهنگ معین

پلاسما

(پِ) [انگ.] (اِ.) بخش مایع خون یا لنف متشکل از آب، پروتئین ها و مواد معدنی.

فرهنگ عمید

پلاسما

مایع شفاف خون و لنف که شامل ۹۰ درصد آب و ۶ تا ۸ درصد پروتئین، املاح معدنی، عوامل انعقادی، آنتی‌کورها، و هورمون‌ها است و گلبول‌های قرمز و سفید در آن شناور هستند،

فارسی به انگلیسی

انگلیسی به فارسی

plasma

پلاسما

معادل ابجد

پلاسما

134

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری