معنی پشت سر

پشت سر
معادل ابجد

پشت سر در معادل ابجد

پشت سر
  • 962
حل جدول

پشت سر در حل جدول

لغت نامه دهخدا

پشت سر در لغت نامه دهخدا

  • پشت سر. [پ ُ ت ِ س َ] (ترکیب اضافی، اِ مرکب) قفا. || نهانی. در خفا. در غیبت. در غیاب (مقابل پیش رو).
    - پشت سر کسی بد گفتن، پیش رو خاله پشت سر چاله.
    - پشت سر کسی دیدن، زوال کسی رادیدن. (غیاث اللغات).
    فلکها را توانی پشت سر دید
    بنور عشق اگر دل زنده باشی.
    صائب (از فرهنگ ضیاء).
    - در پشت سر کسی، در قفای او. در غیاب او. توضیح بیشتر ...
فارسی به ترکی

پشت سر در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

پشت سر در فارسی به عربی

گویش مازندرانی

پشت سر در گویش مازندرانی

فرهنگ فارسی هوشیار

پشت سر در فرهنگ فارسی هوشیار

  • ‎ (اسم) قفا پشت گردن پس سر، در عقب مقابل پیش رو روبرو. -3 نهانی در خفا در غیاب مقابل روبرو آشکار. یا پشت سر کسی دیدن. زوال کسی را دیدن. یا در پشت سر کسی. در غیاب او. توضیح بیشتر ...
فارسی به آلمانی

پشت سر در فارسی به آلمانی

  • Hinter, Hinterher, Nach, Nachdem, Ru. cken, Rücken (m), Unterstützen, Wieder, Zuru. ck, Zurück. توضیح بیشتر ...
واژه پیشنهادی

پشت سر در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید