معنی پشتیبانی

پشتیبانی
معادل ابجد

پشتیبانی در معادل ابجد

پشتیبانی
  • 775
حل جدول

پشتیبانی در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

پشتیبانی در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • تایید، تقویت، حفظ، حمایت، طرفداری، محافظت، مدافعه
فرهنگ معین

پشتیبانی در فرهنگ معین

  • (~.) (حامص.) یاری، حمایت.
لغت نامه دهخدا

پشتیبانی در لغت نامه دهخدا

  • پشتیبانی. [پ ُ] (حامص مرکب) یاری. یارمندی. حمایت. مدد. مظاهرت. کمک. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

پشتیبانی در فرهنگ عمید

فارسی به انگلیسی

پشتیبانی در فارسی به انگلیسی

فارسی به ترکی

پشتیبانی در فارسی به ترکی

فرهنگ فارسی هوشیار

پشتیبانی در فرهنگ فارسی هوشیار

  • یاری یارمندی کمک مدد مظاهرت.
فارسی به ایتالیایی

پشتیبانی در فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

پشتیبانی در فارسی به آلمانی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید