معنی پرونده

پرونده
معادل ابجد

پرونده در معادل ابجد

پرونده
  • 267
حل جدول

پرونده در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

پرونده در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • دوسیه، پیشینه، سابقه، پاپوش، پوشه
فرهنگ معین

پرونده در فرهنگ معین

  • بسته قماش، پارچه ای که قماش را بدان پیچند، اسناد و نوشته های مربوط به یک موضوع. [خوانش: (پَ وَ دِ) (اِ. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

پرونده در لغت نامه دهخدا

  • پرونده. [پ َرْ وَ دَ / دِ] (اِ) بسته ٔ جامه که به تازی رزمه گویند. بسته ٔ قماش و اسباب. پشتواره ٔ جامه. || لفافه ٔ قماش و اسباب یعنی پارچه ای که قماش را بدان پیچند. شله ٔ قماش:
    خواجه به پرونده اندر آمد ایدر
    اکنون معجب شده است از بر رهوار.
    آغاجی (از فرهنگ اسدی).
    || جوال مانندی که دهن آن از پهلوی آن باشد و استادان بزاز اسباب دکان خودرا در آن نهند و با ریسمانها بندند و به ضم ثانی و سکون ثالث و رابع هم آمده است. (برهان قاطع). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

پرونده در فرهنگ عمید

  • نوشته‌ها و سندهای راجع به یک موضوع که در یک پوشه جمع شده باشد، دوسیه،
    [قدیمی] کیسه‌ای که پیشه‌وران ابزار کار خود را در آن می‌گذارند،
    [قدیمی] پارچه‌ای که قماش یا چیز دیگر در آن بپیچند، رزمه،
    [قدیمی] بستۀ قماش،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

پرونده در فارسی به انگلیسی

فارسی به ترکی

پرونده در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

پرونده در فارسی به عربی

تعبیر خواب

پرونده در تعبیر خواب


  • دیدن صورتحسابها و اوراق بایگانی شده در خواب، علامت آن است که بر سر مسایلی با اهمیت بحث های هیجان انگیز خواهید کرد، و علامت ناآرامی و بی قراری شما در آینده نیز هست. - آنلی بیتون. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

پرونده در فرهنگ فارسی هوشیار

  • پارچه ای که قماش یا چیز دیگر در آن پیچند، یا نوشته ها و اسناد راجمع آوری و هر کدام را به یک موضوع داخل پوشه گذارند. توضیح بیشتر ...
فارسی به ایتالیایی

پرونده در فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

پرونده در فارسی به آلمانی

واژه پیشنهادی

پرونده در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید