معادل ابجد
پرنده در معادل ابجد
پرنده
- 261
حل جدول
پرنده در حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
پرنده در مترادف و متضاد زبان فارسی
- طایر، طیر، مرغ
فرهنگ معین
پرنده در فرهنگ معین
- (پَ رَ دِ) (ص فا. ) هر جانوری که می پرد، مرغ، طیر. ج. پرندگان. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا
پرنده در لغت نامه دهخدا
-
پرنده. [پ َرَ / رْ رَ دَ / دِ] (نف) طَیر. طائر. طائره. مُرغ. مقابل چرنده: و از درختان میوه ها پدید می آید و همه بزیر میریزد و خشک میشود و هیچ خریدار نباشد نه چرنده و نه پرنده. (قصص الانبیاء). و مر باز راحشمتی است که پرندگان دیگر را نیست. (نوروزنامه).
نبد هیچ پرنده را جایگاه
ز تیر و ز گرد خروشان سپاه.
فردوسی.
نماندند بسیار و اندک بجای
ز پرنده و مردم و چارپای.
فردوسی.
|| پروازکننده. طیار. که پرواز کند بپر: عقاب پرنده و شیر شکاری. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید
پرنده در فرهنگ عمید
-
پروازکننده،
(اسم) هر جانوری که در هوا پرواز کند،
هر جانوری از خانوادۀ پرندگان،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی
پرنده در فارسی به انگلیسی
- Avian, Bird, Flier, Flying, Fowl
فارسی به ترکی
پرنده در فارسی به ترکی
فارسی به عربی
پرنده در فارسی به عربی
تعبیر خواب
پرنده در تعبیر خواب
-
اگر بیند پرنده داشت و از دست او بپرید و دیگر بار به دست او آمد، دلیل که حاجت او روا شود. اگر بیند پرید، دلیل که بعضی از مال او برود. - محمد بن سیرین
تعبیر خواب پرنده نمایانگر اهداف، آرزوها و امیدهای فرد بیننده خواب است. آرزوهایی که نیازمند رهایی از قید و بند هستند به صورت پرنده در خواب مشاهده میشوند.
دیدن پرنده در خواب سمبل رهایی از قید و بندهای فرد بیننده خواب است. در تعبیر خواب اسلامی تفسیر خواب پرندگان بر اساس نوع گوشت (حلال و حرام) تعبیر میگردند. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار
پرنده در فرهنگ فارسی هوشیار
- (اسم پریدن) هر جانوری که می پرد مرغ طیر طایر. جمع: پرندگان مقابل چرنده. نام یک فردازرده پرندگان نام عام فردی از حیوانات ذی فقاری که به رده پرندگان تعلق دارد، که پرواز کند که بپرد پرواز کننده طایر: (ما چیزها را دروهم توانیم آورد که بحس نیافته باشیم چون مردم پرنده. ) (بابا افضل) یا پرنده پر نمیزند. خیلی خلوت و آرام بود. یا پرنده چراغ. پروانه. فراشه. یا (هواپیمایی) پرسنل پرنده. کسانی که در نیروی هوایی با هواپیما پرواز میکنند و رانندگی آنرا بعهده دارند. توضیح بیشتر ...
فارسی به ایتالیایی
پرنده در فارسی به ایتالیایی
فارسی به آلمانی
پرنده در فارسی به آلمانی
- Geflügel (n), Huhn (n), Natur (f), Vogel (m)
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا
وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که
هنوز عضو جدول یاب نشده اید
از اینجا ثبت نام کنید