معنی پرتوشناس
لغت نامه دهخدا
پرتوشناس. [پ َ ت َ / تُو ش ِ] (نف مرکب) رادیولژیست. (فرهنگستان).
فارسی به انگلیسی
Radiologist
فرهنگ فارسی هوشیار
فرهنگ عمید
کسی که در تشخیص بیماریها از طریق پرتونگاری تخصص دارد، رادیولوژیست،
رادیولوژیست
متخصص در رادیولوژی، پرتوشناس،
حل جدول
مترادف و متضاد زبان فارسی
انگلیسی به فارسی
پرتوشناس
سوئدی به فارسی
پرتوشناس،
فرهنگ معین
(~. لُ) [فر.] (اِمر.) پرتوشناس، رادیولوژیست.
رادیولوژیست
(~.لُ) [فر.] (اِمر.) = رادیولگ: پرتوشناس (فره).
معادل ابجد
1019