معنی پدیده کِشنده

نام های ایرانی

پدیده

دخترانه، پدیده، چیز جدید، آنچه اتفاق می افتد یا وجود دارد و می توان آن را تجربه کرد، شخص، چیز، یا حادثه چشمگیر

مترادف و متضاد زبان فارسی

پدیده

مظهر، نمود، بود، حادثه، واقعه

فرهنگ پهلوی

پدیده

نوآوری، تازگی

فرهنگ معین

پدیده

آن چه مشاهده یا به وسیله حواس ادارک می شود، چیز تازه پدید آمده، نوظهور، بی مانند در گذشته. [خوانش: (پَ دِ) (اِ.)]

فرهنگ عمید

پدیده

آنچه با حواس ظاهری احساس شود، پدیدار،
شخصی یا چیزی که در موردی خاص برجسته شده باشد،

فارسی به ایتالیایی

پدیده

fenomeno

فارسی به عربی

معادل ابجد

پدیده کِشنده

404

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری