معنی پتاس

لغت نامه دهخدا

پتاس

پتاس. [پ ُ] (فرانسوی، اِ) پُطاس. ئیدروکسید پتاسیم که بدان پتاس محرق گویند. رجوع به پطاس محرق شود.

فرهنگ معین

پتاس

(پُ) [فر.] (اِ.) جسمی سفید رنگ و محکم و باریک جهت سفید کردن پارچه، تهیه صابون و جوهر قلیا.

حل جدول

پتاس

جوهر قلیا

کربنات پتاسیم

از مواد قلیایى صنعتى


جوهر پتاس

قلیا


ماده ای قلیایی

پتاس


از مواد قلیایى صنعتى

پتاس


جوهر قلیا

پتاس


قلیای صابون‌سازی

پتاس


کربنات پتاسیم

پتاس

فرهنگ فارسی هوشیار

پتاس

جوهر قلیا که جسمی است سفید و بی بو

فرهنگ عمید

پتاس

ماده‌ای سفید و بی‌بو، که از ترکیب اکسیژن با پتاسیم حاصل می‌شود و در صنعت صابون‌سازی، شیشه‌سازی و تهیۀ مواد حشره‌کش و سفیدکننده کاربرد دارد، جوهر قلیا، نمک قلیا،

واژه پیشنهادی

سوئدی به فارسی

kali

پتاس، کربنات دو سود مشتق ازخاکستر چوب، پتاس محرق، شخار خاکستر، پتاس زدن به،

معادل ابجد

پتاس

463

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری