معنی پاپاق

لغت نامه دهخدا

پاپاق

پاپاق. (اِ) کلاه قزاقان و بعض قبائل ترک. رجوع به پاپاخ شود.


قره پاپاق

قره پاپاق. [ق َ رَ] (اِخ) دهی از دهستان مرحمت آباد بخش میاندوآب شهرستان مراغه واقع در 27500 گزی شمال باختری میاندوآب و 22 هزارگزی شمال شوسه ٔ میاندوآب به مهاباد. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنه ٔ آن 208 تن. آب آن از سیمین رود و محصول آن غلات. شغل اهالی زراعت و گله داری است. صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4).

حل جدول

پاپاق

کلاه قزاق‌ ها


کلاه قزاق‌ ها

پاپاق


کلاه قزاق‌ها

پاپاق

معادل ابجد

پاپاق

106

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری