معنی وشینه

وشینه
معادل ابجد

وشینه در معادل ابجد

وشینه
  • 371
حل جدول

وشینه در حل جدول

فرهنگ معین

وشینه در فرهنگ معین

  • (وَ نِ) (اِ.) جوشن، زره.
لغت نامه دهخدا

وشینه در لغت نامه دهخدا

  • وشینه. [وَ ن َ / ن ِ] (اِ) جوشن. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین). جوشن که در جنگها پوشند. (آنندراج) (انجمن آرا). نام سلاحی است که آن را جوشن گویند. (برهان):
    تیر را از وشینه بگذاری
    همچو خیاط سوزن از وشنی.
    و این بیت دلالت کند که وشینه از جنس ابریشم کجینه است که آن را برای حفظ از تیغ و تیر حشو لباسی کنند و قژاکند و کجیم و کجین گویند. (آنندراج) (انجمن آرا). توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

وشینه در فرهنگ عمید

فرهنگ فارسی هوشیار

وشینه در فرهنگ فارسی هوشیار

  • (اسم) جوشن: ((تیر را از وشینه بگذاری همچو خیاط سوزن از وشنی. )) (مرزبان پارسی). توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید