معنی وریدی

لغت نامه دهخدا

وریدی

وریدی. [وَ] (ص نسبی) منسوب به ورید: این دارو قابل تزریق از طریق وریدی است.

فارسی به انگلیسی

عربی به فارسی

وریدی

موجود در سیاهرگ یا ورید , داخل وریدی

فارسی به عربی

انگلیسی به فارسی

Arterio venus

شریانی- وریدی


venose

وریدی


venous

وریدی

معادل ابجد

وریدی

230

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری