معنی ورقه چاپخانه

حل جدول

ورقه چاپخانه

‌زینک


چاپخانه

مطبعه

دارالطباعه

مطبعه، دارالطباعه، باسمه خانه

لغت نامه دهخدا

چاپخانه

چاپخانه. [ن َ / ن ِ] (اِ مرکب) مطبعه. دارالطباعه. باسمه خانه. نام فارسی مطبعه و آن محلی است که کتابها را در آن چاپ میکنند. (لغات نو فرهنگستان). رجوع به چاپ شود.


ورقه

ورقه. [وَ رَق َ / ق ِ] (اِخ) نام عاشق گل شاه است. (برهان) (آنندراج):
مونس مجلس میمون تو هر کس که بود
به تو دلشاد بود همچو به گلشه ورقه.
سوزنی.
عقل همه عاقلان چیره [خیره] شود چون رسد
ورقه به گلشاه من ویسه به رامین من.
مولوی.

ورقه. [وَ ق ِ] (اِخ) دهی است از دهستان چهار اویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 8 هزارگزی جنوب شوسه ٔ مراغه به میانه، دارای 391 تن سکنه. این ده در دو محل قرار گرفته و به نام ورقه ٔ بالا و ورقه ٔ پائین مشهور است. ورقه ٔ پائین 30 تن جمعیت دارد. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 شود.

فرهنگ فارسی هوشیار

ورقه

ورقه در فارسی پارسی تازی گشته برگه و نامه (مکتوب) (اسم) یک ورق کاغذ و کتاب و مکتوب، مکتوب رقعه نامه، واحد پول برای شمارش قباله: (سند و مانند آن: سه ورقه قباله ملک. یا ورقه حکمیه. داد نامه. یا ورقه ولادت. زایچه. یا ورقه هویت. شناسنامه. جمع: ورقات، خورشی است. طرز تهیه: تخم مرغ را می شکنند و در ماهی تابه میریزند بعد بادنجان سرخ کرده را که ورق ورق کرده اند و گوجه فرنگی ورق ورق شده را بدان اضافه کنند و میگذارند خود را بگیرد.


چاپخانه

مطبعه، محل چاپ

فارسی به عربی

ورقه

خطابه، رقاقه، شکل، قرص، کتله، منشور، ورقه


ورقه ورقه

رقق، مقشر

فرهنگ عمید

چاپخانه

جای چاپ کردن اوراق و کتب، محلی با ماشین چاپ و دستگاه‌های حروف‌چینی برای چاپ کردن روزنامه و سایر اوراق، مطبعه،


ورقه

یک‌ورق کاغذ،
یک‌برگ درخت،
* ورقهٴ هویت: [قدیمی] شناسنامه،

فارسی به ایتالیایی

چاپخانه

litografia

tipografia

معادل ابجد

ورقه چاپخانه

973

عبارت های مشابه

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری