معنی ورقا

لغت نامه دهخدا

ورقا

ورقا. [وَ] (از ع، اِ) کبوتر خاک رنگ را گویند و گویند عربی است. (برهان). ورقاء. رجوع به ورقاء شود.


ابن ورقا

ابن ورقا. [اِ ن ُ وَ] (اِخ) ابوبکر محمدبن عبداﷲبن ورقاء اودنی بخاری. فقیه شافعی. او به نیشابور میزیست و پس از آن به بخارا بازگشت و در آنجا به سال 385 هَ. ق. درگذشت.

ابن ورقا. [اِن ُ وَ] (اِخ) جعفربن محمد شیبانی. ادیب و شاعر. مولد او بسامره در 292 هَ. ق. بوده است، و از دست مقتدر خلیفه مناصب چندی داشته و او را با سیف الدوله ٔ حمدانی مراسلات و مشاعراتیست. وفات او در 352 بوده است.

فرهنگ عمید

ورقا

کبوتر مادۀ خاکی‌رنگ، کبوتر چاهی،
فاخته،
گرگ ماده،

نام های ایرانی

ورقا

دخترانه، کبوتر، نام درختی کوچک و معروف

فرهنگ فارسی هوشیار

ورقا

(اسم) ماده کبوتر خاکسترگون، فاخته، نفس کلیه.


ورقا ء

‎ گرگ ماده، سبزه کبوتر (اسم) ماده کبوتر خاکسترگون، فاخته، نفس کلیه.

معادل ابجد

ورقا

307

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری