معنی ورام

ورام
معادل ابجد

ورام در معادل ابجد

ورام
  • 247
حل جدول

ورام در حل جدول

  • سهل، آسان، سبک
  • پارسنگ ترازو
  • سنگ ترازو
  • پاره سنگ ترازو
فرهنگ معین

ورام در فرهنگ معین

  • سهل و آسان، کمی و نقصان در وزن یا اندازه چیزی. [خوانش: (وَ) (اِ. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

ورام در لغت نامه دهخدا

  • ورام. [وَ] (اِ) چیزهای سهل و سبک و کم وزن. (برهان) (آنندراج). هر چیز سهل و آسان. (ناظم الاطباء). هر چیز سبک و کم وزن و مختصر. (فرهنگ فارسی معین):
    جهان پر از خس و پرخار و پر ورام شده ست
    ترا کلام همی بی ورام باید کرد.
    ناصرخسرو.
    عطای او به ورام است زائرانش را
    گمان مبر که جز او کس عطادهد به ورام.
    فرخی.
    در فرهنگ نظام آمده معنی شعر فرخی:
    عطای او به ورام است زائرانش را
    گمان مبر که جز او کس عطا دهد به ورام.
    این است که «هر کس تحفه ٔ مختصری برای ممدوح ببرد، او عطا میکند» این معنی متکلف مینماید ولی این بیت در دیوان چ دبیرسیاقی ص 241 چنین آمده:
    عطای او به دوام است زایرانش را
    گمان مبر که جز او کس عطا دهد به دوام. توضیح بیشتر ...
  • ورام. [وَ] (اِخ) ورامین. نام شهری از توابع ری و نام بلوکی که این شهر در آنجا واقعشده. (ناظم الاطباء) (برهان). رجوع به ورامین شود. توضیح بیشتر ...
  • ورام. [وَرْ را] (اِخ) مسعودبن ابی فراس حلی، عالمی فقیه، محدث، از اولاد مالک اشتر نخعی و از اساتید شیخ منتجب الدین ابوالحسن است. به سال 605 هَ. ق درگذشت. او راست: کتاب معروف به مجموعه ٔ ورام موسوم به تنبیه الخاطر و نزهه الناظر در اخلاق. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

ورام در فرهنگ عمید

  • هر چیز سبک و کم‌وزن،
    [مقابلِ جوهر] (فلسفه) عرض: جوهر محض الهی نفْس اوست / و این جهان یکسر بر آن جوهر ورام (ناصرخسرو: ۳۶۴)،. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

ورام در فرهنگ فارسی هوشیار

  • چیزهای سبک و کم وزن، سهل و آسان
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید