معنی همزیستی

لغت نامه دهخدا

همزیستی

همزیستی. [هََ] (حامص مرکب) هم زیستی. با هم زیستن. زندگی دو تن یا دو گروه با یکدیگر درحالی که شاید مناسب یکدیگر نباشند.

فارسی به انگلیسی

همزیستی‌

Coexistence, Concord

فرهنگ عمید

همزیستی

با هم زندگی کردن،
زندگانی مردم دو کشور با کمک‌های اقتصادی و سیاسی به ‌یکدیگر،
(زیست‌شناسی) شریک بودن دو گیاه در زندگی با یکدیگر،

حل جدول

همزیستی

باهم زیستن

با هم زندگی کردن

باهم زندگی کردن


باهم زندگی کردن

همزیستی

فرهنگ فارسی هوشیار

همزیستی

سازگار، موافق


هم زیستی همزیستی

‎ بفعالیت های حیاتی و مراوده ادامه دادن، اشتراک دو گیاه در زندگی. یا هم زیستی همزیستی) مسالمت آمیز. ادامه فعالیتها و رابطه دو یا چند دولت که از لحاظ نوع و رژیم حکومت با یکدیگر فرق دارند بوجهی توام با صلح و سلم.

فارسی به عربی

همزیستی مسالمت آمیز

التعایش السلمی

انگلیسی به فارسی

symbiosis

همزیستی


synoeky

همزیستی


coexistence

همزیستی


synoecy

همزیستی


coexist

همزیستی

سوئدی به فارسی

samlevnad

همزیستی،

معادل ابجد

همزیستی

532

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری