معنی همراه

همراه
معادل ابجد

همراه در معادل ابجد

همراه
  • 251
حل جدول

همراه در حل جدول

مترادف و متضاد زبان فارسی

همراه در مترادف و متضاد زبان فارسی

  • دوست، رفیق، موتلف، متحد، متفق، ملازم، ندیم، ندیمه، همقدم، همگام، یار، پابه‌پا. توضیح بیشتر ...
فرهنگ معین

همراه در فرهنگ معین

  • (ص مر. ) همسفر، متفق، متحد، به اتفاق (در طی طریق). [خوانش: (~. )]. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

همراه در لغت نامه دهخدا

  • همراه. [هََ] (ص مرکب) آنکه در راه با کسی رود:
    مبادا به جز بخت همراهتان
    شود تیره دیدار بدخواهتان.
    فردوسی.
    ز بدها تو بودی مرا دستگیر
    چرا راه جستی ز همراه پیر؟
    فردوسی.
    همی بود همراهشان چار سگ
    سگانی که نخجیر کردی به تگ.
    فردوسی.
    چرا همراه بد جستی و بدخواه
    تو نشنیدی که همراه است و پس راه ؟
    فخرالدین اسعد.
    که نتوان بر این کوه تنها شدن
    دو همراه باید به یک جا شدن.
    نظامی.
    بر آن ره که نارفته باشی بسی
    مرو گرچه همراه باشد کسی. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

همراه در فرهنگ عمید

  • [مجاز] رفیق: همراه اگر شتاب کند همره تو نیست / دل در کسی مبند که دل‌بستۀ تو نیست (سعدی: ۱۰۶)،
    [مجاز] موافق،
    هم‌قدم،
    دو تن که با هم راه بروند،
    آنچه قابل حمل و جابه‌جایی است،. توضیح بیشتر ...
فارسی به انگلیسی

همراه در فارسی به انگلیسی

  • Accessory, Accommodating, Accompaniment, Along, Attendant, Collateral, En Suite, Companion, Comrade, Concomitant, Escort, With. توضیح بیشتر ...
فارسی به ترکی

همراه در فارسی به ترکی

فارسی به عربی

همراه در فارسی به عربی

  • رفیق، علی طول، مرافق، مشارک
تعبیر خواب

همراه در تعبیر خواب


  • همراه شدن لذت را نوید میدهد

    همراهی کردن: مشکل با پلیس و یا مشکل اداری - لوک اویتنهاو. توضیح بیشتر ...
فرهنگ فارسی هوشیار

همراه در فرهنگ فارسی هوشیار

  • آنکه در راه با کسی رود، موافق، رفیق
فارسی به ایتالیایی

همراه در فارسی به ایتالیایی

فارسی به آلمانی

همراه در فارسی به آلمانی

واژه پیشنهادی

همراه در واژه پیشنهادی

بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید