معنی همانندی

لغت نامه دهخدا

همانندی

همانندی. [هََ ن َن ْ] (حامص مرکب) شباهت. به یکدیگر مانستن. مماثلت. تشابه. (یادداشت مؤلف).

فارسی به انگلیسی

همانندی‌

Coincidence, Common Denominator, Commonality, Comparison, Correspondence, Equality, Identity, Likeness, Parallel, Parallelism, Parity, Resemblance N., Sameness, Semblance, Similarity, Similitude

فرهنگ معین

همانندی

(هَ نَ) (حامص.) شباهت، مانندگی.

حل جدول

فرهنگ فارسی هوشیار

همانندی

شباهت مانندگی.


تنظیر

همانندی

مترادف و متضاد زبان فارسی

همانندی

تشابه، شباهت، مانندگی، مشابهت، مشابهت، همسانی

فارسی به عربی

همانندی

تشابه

انگلیسی به فارسی

Match

همانندی - رنگ همانندی - رنگ همانند کردن - همرنگی


likeness

همانندی


resemblance

همانندی


self identity

همانندی


analogy

همانندی


homogeny

همانندی

اسپانیایی به فارسی

semejanza

شباهت، تشابه، همانندی، همشکلی، مقایسه، همسانی، همانندی.

معادل ابجد

همانندی

160

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری