معنی هما
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
پرنده ای افسانه ای که به باور قدما اگر سایه اش بر سر کسی بیفتد آن شخص سعادتمند می شود، نامی است از نام های زنان. [خوانش: (هُ) (اِ.)]
فرهنگ عمید
پرندهای با چثۀ درشت از تیرۀ لاشخورها و شبیه شاهین. δ قدما میپنداشتند خوراکش استخوان است و سایهاش بر سر هرکس بیفتد به سعادت و کامرانی خواهد رسید و در میمنت و سعادت به او مثل میزدند: غلیواج از چه میشوم است؟ از آنکه گوشت برباید / هما ایرا مبارک شد، که قوتَش استخوان باشد (عنصری: ۳۲۸)،
حل جدول
نام های ایرانی
دخترانه، فرخنده، مبارک، مرغ سعادت، نام دختر گشتاسب و خواهر اسفندیار، پرنده ای با جثه بزرگ که قدما می پنداشتند سایه اش بر سر هر کسی بیفتد به سعادت و خوشبختی میرسد، از شخصیتهای شاهنامه، نام دختر گشتاسپ پادشاه کیانی، و همچنین نام دختر بهمن اسفندیار ملقببه چهرزاد
تعبیر خواب
پادشاه بود یا مرد بزرگ. - ابراهیم بن عبدالله کرمانی
فرهنگ فارسی هوشیار
فرخنده، مرغ خوب
فرهنگ پهلوی
مرغ خوش پرواز
معادل ابجد
46