معنی نویسنده و مولف

عربی به فارسی

مولف

منصف , مولف , نویسنده , موسس , بانی , باعث , خالق , نیا , نویسندگی کردن , تالیف و تصنیف کردن , باعث شدن

حل جدول

نویسنده و مولف

مصنف


مولف و نویسنده

سازنده، تالیف کننده


مولف

نساخ

نساخ، ناسخ، کاتب، گرد آورنده

ناسخ

فارسی به عربی

مولف

کاتب، مولف

کلمات بیگانه به فارسی

مولف

نویسنده

فرهنگ فارسی هوشیار

مولف

‎ گرد آمد فراهم آمده، نوشته ماتیکان، در آمیزه زبانزد فرزانی، یکی از شیوه های دبیره ی کنونی فارسی و تازی ‎ گرد آورنده فراهم آورنده، نویسنده (اسم) فراهم آوردنده گرد کننده، آنکه مطالبی در یک یا چند موضوع فراهم آورد و کتاب یا رساله سازد جمع: مولفین: رسمی قدیم است وعهدی بعید تا این رسم معهود ومسلوک است که مولف و مصنف در تشبیب سخن و دیباجه کتاب طرفی از ثناء مخدوم و شمتی از دعا ء ممدوح اظهار کند. تالیف کننده کامل کننده، جمع کننده، نویسنده


مولف شدن

‎ در آمیزیدن، گرد آمد شدن (مصدر) گرد آورده شدن جمع شدن، ترکیب شدن: و اجسام چون مولف شدند از آن چیزی حادث شود که هم بدان اجسام مانند بود.

فارسی به ایتالیایی

مولف

redattore

autore

فرهنگ واژه‌های فارسی سره

مولف

گردآورنده

فارسی به آلمانی

مولف

Autor (m), Schreiber (m), Schriftsteller (m), Schriftsteller (m), Urheber (m), Verfasser (m)

واژه پیشنهادی

معادل ابجد

نویسنده و مولف

347

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری