معنی نونوار

نونوار
معادل ابجد

نونوار در معادل ابجد

نونوار
  • 313
حل جدول

نونوار در حل جدول

  • لباس تازه دوخته شده
فرهنگ معین

نونوار در فرهنگ معین

  • (نُ. نَ) (ص مر. ) (عا. ) کسی که تازه به مالی رسیده و به آراستن سر و وضع ظاهر خود پرداخته باشد. توضیح بیشتر ...
لغت نامه دهخدا

نونوار در لغت نامه دهخدا

  • نونوار. [ن َ / نُو ن َ] (ص مرکب) در تداول، کسی که تهیدست بوده و سر و وضعی درست نداشته و بسبب اتفاقی یا انعام و بخشش کسی به نوائی رسیده و سر و وضع خود را تغییر داده و زندگیش را سامان بخشیده. (از فرهنگ عامیانه ٔ جمال زاده).
    - نونوار شدن، پس از آنکه جامه های مندرسی داشت البسه ٔ نو و گران قیمت دارا شدن. (یادداشت مؤلف). از فقر و فلاکت خلاص یافتن. جامه ٔ خلقان و کهنه را به نو بدل کردن. توضیح بیشتر ...
فرهنگ عمید

نونوار در فرهنگ عمید

  • کسی که تازه سر و وضع خوب پیدا کرده، آن‌که تازه به نوایی رسیده،. توضیح بیشتر ...
بخش پیشنهاد معنی و ارسال نظرات
جهت پیشنهاد معنی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید از اینجا ثبت نام کنید