معنی نوعی غذای وطنی

حل جدول

نوعی غذای وطنی

چلو کره


نوعی غذای شمالی

آلومسما، باقلاقاتوق، ترشی تره، سیرقلیه، کدوبره، مرغ لاکو، مرغانه پلا، میرزاقاسمی، نازخاتون


نوعی غذای اراکی

پتله پلو


نوعی غذای کرمانی

بزقرمه


نوعی غذای اصفهانی

قیمه ریزه


نوعی غذای مکزیکی

آنچیلادا


نوعی غذای ترکیه‌ای

بورک گوشت


نوعی غذای آماده

ساندویچ


نوعی غذای یونانی

موساکا


نوعی غذای چینی

نودل

فرهنگ فارسی هوشیار

وطنی

میهنی (صفت) منسوب به وطن میهن ساخته و پرداخته وطن: ((محصولات وطنی. ))

لغت نامه دهخدا

وطنی

وطنی. [وَ طَ] (ص نسبی) منسوب به وطن. (ناظم الاطباء). ساخته و پرداخته ٔ وطن. || هر نوع پارچه ٔ بافت وطن. مقابل خارجی که در خارج از کشور بافند و آرند. پارچه ٔ معین از بافته های وطن. || درباره ٔ وطن. وطنیه.
- اشعار (قصاید) وطنی (وطنیه)، که در آن از وطن پرستی و حب وطن و وظیفه ٔ دفاع از آن سخن رود، مانند وطنیه های عارف و بهار و غیره.

واژه پیشنهادی

نوعی غذای یزدی

شولی


نوعی غذای ایرانی

آلبالو پلو


نوعی غذای عربی

مجبوس پلو (مچبوس، مکبوس)

معادل ابجد

نوعی غذای وطنی

1922

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری