معنی نوعی غذای اصفهانی

حل جدول

نوعی غذای اصفهانی

قیمه ریزه

بریانی، خورش ماست، قیمه ریزه

خورش ماست


غذای اصفهانی

خورش ماست

بریانی


غذای معروف اصفهانی

بریانی

لغت نامه دهخدا

اصفهانی

اصفهانی. [اِ ف َ] (اِخ) محمدبن محمودبن محمدبن عبدالکافی... رجوع به اصفهانی ابوحامد شود.

اصفهانی. [اِ ف َ] (اِخ) ابومنصور حسین بن طاهربن زید. رجوع به ابومنصور اصفهانی شود.

اصفهانی. [اِ ف َ] (اِخ) شمس الدین اصفهانی شافعی محمدبن محمود. رجوع به اصفهانی ابوحامد شود.

اصفهانی. [اِ ف َ] (اِخ) راغب. رجوع به اصفهانی ابوالقاسم حسین بن محمد... و راغب شود.

اصفهانی. [اِ ف َ] (اِخ) ابوموسی مدنی. رجوع به اصفهانی مدنی و محمدبن ابی بکر عمر اصفهانی شود.

اصفهانی. [اِ ف َ] (اِخ) علی بن داودبن سلیمان اصفهانی صائن الدین فارسی. رجوع به صائن اصفهانی شود.

اصفهانی. [اِ ف َ] (اِخ) ابوعبداﷲ محمدبن عبداﷲبن غالب اصفهانی. رجوع به ابوعبداﷲ باح و باح شود.

اصفهانی. [اِ ف َ] (اِخ) رجوع به ابوسعید (شیخ...) اصفهانی شود.

اصفهانی. [اِ ف َ] (اِخ) ابوالفرج. رجوع به ابوالفرج اصفهانی شود.

معادل ابجد

نوعی غذای اصفهانی

2084

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری